زمينه و هدف: تغيير رويکرد سنتی به توانمندسازی در آموزش و مراقبت بيماران ديابتی می تواند با ايجاد بستر مناسب، زمينه ساز بهبود خود مراقبتی و وضعيت سلامتی در بيماران ديابتی باشد. مطالعه حاضر با هدف تعيين ارتباط توانمندی با ابعاد کيفيت زندگی و برخی عوامل مرتبط با آن در بيماران مبتلا به ديابت نوع 2 انجام شد. روش بررسی: اين مطالعه توصيفی تحليلی در سال 1392 بر روی 156 بيمار مبتلا به ديابت نوع 2 در شهرستان شاهرود انجام شد. با استفاده از فرم اطلاعات دموگرافيک، پرسشنامه سنجش توانمندی (DES-28) و پرسشنامه کيفيت زندگی مختص بيماران ديابتی، ارتباط بين توانمندی بيمارن با ابعاد کيفيت زندگی و برخی عوامل مرتبط با آن ارزيابی و سنجيده شد. يافته ها: ميانگين نمره توانمندی بيماران 84/16 ±56/82 بود. بين توانمندی بيماران با تمام ابعاد کيفيت زندگی آن ها همبستگی مثبت و معنیداری وجود داشت (05/P<). بين توانمندی با سن بيماران همبستگی منفی معنی داری وجود داشت (54/0-=r،01/0=P). همچنين تفاوت معنیداری در ميزان توانمندی بيماران برحسب متغيرهای جنس (04/0=P)، وضعيت تأهل (001/0 (P<، نوع زندگی (001/0P<)، تحصيلات (001/0P<) و درآمد (02/0 P<) مشاهده شد. نتيجه گيری: با توجه به نتايج اين مطالعه، بيماران با توانمندی بالاتر از سطوح بالاتر کيفيت زندگی در همه ابعاد برخوردار بودند. همچنين توانمندی بيماران با برخی مشخصات دموگرافيک آن ها در ارتباط بود. بنظر میرسد پرستاران میتوانند با شناسايی عوامل تأثيرگذار بر توانمندی و گنجاندن برنامه های آموزشی مبتنی بر توانمندسازی در بالين به منظور دستيابی به سطح بالاتری از کيفيت زندگی کمک کنند.